254383
مطالعهای پیشگامانه و بینالمللی، دیدگاه رایج درباره اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) را به چالش کشیده و نشان میدهد که بزرگسالان مبتلا به این اختلال، علاوه بر چالشهای شناختهشده، از مجموعهای از نقاط قوت روانی مهم و نادیدهگرفتهشده برخوردارند. این پژوهش تأکید میکند که آگاهی و بهکارگیری این توانمندیها نه تنها میتواند بهزیستی و کیفیت زندگی را در افراد مبتلا به ADHD بهبود بخشد، بلکه علائم اضطراب و افسردگی را نیز کاهش میدهد. این یافتهها مسیرهای جدیدی را برای مداخلات درمانی و حمایتهای روانشناختی آینده میگشاید.

بازتعریف ADHD: فراتر از چالشهای مرسوم
اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) اغلب با ویژگیهایی نظیر حواسپرتی، فراموشی، تکانشگری و دشواری در حفظ تمرکز شناخته میشود. با این حال، پژوهشی جامع که توسط دانشمندان برجسته دانشگاه بث، کینگز کالج لندن و مرکز پزشکی دانشگاه رادبود هلند انجام شده است، اکنون تصویری متفاوت ارائه میدهد. این مطالعه به دور از تمرکز صرف بر نقایص، به بررسی نظاممند «نقاط قوت روانشناختی» در بزرگسالان مبتلا به ADHD پرداخته و نشان میدهد که این افراد دارای توانمندیهای منحصربهفردی هستند که میتوانند نقش مهمی در زندگی آنها ایفا کنند. این رویکرد جدید، چالشی جدی برای نگاه سنتی و مشکلمحور به ADHD محسوب میشود و بر اهمیت درک ابعاد مثبت این اختلال تأکید دارد.
کشف توانمندیهای نادیدهگرفتهشده در افراد مبتلا به ADHD
پژوهشگران برای درک بهتر نقاط قوت مرتبط با ADHD، گروهی متشکل از ۲۰۰ بزرگسال مبتلا به ADHD را با ۲۰۰ فرد بدون این اختلال مقایسه کردند. شرکتکنندگان در این مطالعه، میزان همخوانی خود را با ۲۵ ویژگی مثبت رایج مانند خلاقیت، شوخطبعی و خودانگیختگی ارزیابی کردند. نتایج این بررسی علمی آشکار کرد که افراد مبتلا به ADHD در مقایسه با گروه کنترل، ۱۰ ویژگی مثبت را با شدت بیشتری تأیید کردهاند. این توانمندیهای برجسته که میتوانند به عنوان سرمایههای روانشناختی برای افراد مبتلا به ADHD عمل کنند، شامل موارد زیر است:
تمرکز عمیق (Hyperfocus) روی موضوعات مورد علاقه: این ویژگی به توانایی فرد برای غرق شدن کامل و متمرکز شدن بینظیر بر روی یک فعالیت یا موضوع خاص اشاره دارد که برای او جذابیت بالایی دارد. این حالت تمرکز شدید میتواند به دستاوردهای قابل توجهی در حوزههای مورد علاقه منجر شود.
شوخطبعی: ظرفیت بالا برای درک و ایجاد طنز، که میتواند به بهبود روابط اجتماعی، مدیریت استرس و ایجاد فضایی مثبت در اطراف فرد کمک کند.
خلاقیت: قدرت تولید ایدههای نوآورانه و خارج از چارچوب، که اغلب در حل مسائل پیچیده، فعالیتهای هنری و رویکردهای غیرمتعارف به زندگی نمود پیدا میکند.
خودانگیختگی: تمایل به عمل بدون برنامهریزی قبلی و تجربه زندگی به شکل پویا و لحظهای، که میتواند به انعطافپذیری و آمادگی برای پذیرش تجربیات جدید منجر شود.
شهود و درک شهودی بالا: توانایی درک سریع و بدون نیاز به استدلال منطقی و گامبهگام، که اغلب در تصمیمگیریهای سریع و تشخیص موقعیتهای پیچیده مفید است.
این یافتهها نشان میدهد که با وجود چالشهای روزمرهای که افراد مبتلا به ADHD در حوزههایی مانند کار، تحصیل و روابط اجتماعی تجربه میکنند، آنها به همان اندازه افراد بدون ADHD قادر به شناسایی و استفاده از نقاط قوت خود در زندگی روزمره هستند.
تأثیر مثبت آگاهی از قدرتهای ADHD بر سلامت روان
یکی از مهمترین دستاوردهای این پژوهش، کشف ارتباط مستقیم بین آگاهی و استفاده فعال از نقاط قوت با بهبود سلامت روان است. این مطالعه نشان داد که در هر دو گروه (افراد دارای ADHD و بدون آن)، شرکتکنندگانی که شناخت بیشتری از توانمندیهای خود داشتند و آنها را در زندگی روزمره به کار میگرفتند، نتایج مثبتی را گزارش کردند:
بهزیستی ذهنی بالاتر: شامل احساس رضایت کلی از زندگی، شادی بیشتر و دیدگاه مثبتتر به آینده.
کیفیت زندگی بهتر: بهبود در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و محیطی زندگی، که نشاندهنده رضایت جامعتر از شرایط موجود است.
کاهش چشمگیر علائم اضطراب، افسردگی و استرس: مدیریت مؤثرتر هیجانات و کاهش بار روانی، که به سلامت روان پایدارتر کمک میکند.
دکتر پونیت شاه، نویسنده ارشد پژوهش، بر این نکته تأکید میکند که آگاهی از مهارتها و ویژگیهای مثبت و استفاده هوشمندانه از آنها، میتواند بهطور معناداری به سلامت روان کمک کند. این یافته علمی، اساس طراحی حمایتهای روانشناختی جدید را فراهم میآورد و اهمیت یک رویکرد جامعتر به ADHD را برجسته میکند.
رویکردهای قدرتمحور: افقهای جدید در مداخلات درمانی ADHD
نتایج این مطالعه قویترین شواهد تاکنونی را برای حمایت از رویکردهای «قدرتمحور» در خدمات سلامت روان ارائه میدهد؛ رویکردهایی که بر شناسایی و تقویت توانمندیهای فردی تمرکز دارند. در حالی که این رویکرد در حوزه اوتیسم نسبتاً شناخته شده است، در مورد ADHD کمتر مورد توجه قرار گرفته بود. این یافتهها پیشنهاد میکند که مداخلات آتی برای افراد مبتلا به ADHD میتوانند شامل موارد زیر باشند:
آموزش روانی (Psychoeducation): کمک به افراد برای درک بهتر مکانیسمهای ADHD و شناسایی نقاط قوت پنهان خود.
کوچینگ (Coaching): راهنمایی عملی و هدفمند برای بهکارگیری توانمندیها در موقعیتهای مختلف زندگی، از جمله محیط کار و تحصیل.
درمانهای فردمحور: طراحی برنامههای درمانی و حمایتی متناسب با نقاط قوت و نیازهای منحصر به فرد هر فرد.
مارتین هوگمن، دیگر نویسنده ارشد پژوهش، خاطرنشان میسازد که این مطالعه تنها آغاز راه در درک پیچیدگیهای ADHD است. او تأکید میکند که آموزش افراد مبتلا به ADHD نباید صرفاً بر رفع چالشها متمرکز باشد، بلکه برجستهسازی توانمندیها و کمک به افراد برای بهرهبرداری از آنها، میتواند کیفیت زندگی را به شکل چشمگیری افزایش داده و خطرات مرتبط با عملکرد شغلی و تحصیلی را کاهش دهد. این نگاه جامع و متعادل، امیدبخشتر و توانمندسازتر از رویکردهای سنتی است و میتواند به افراد مبتلا به ADHD کمک کند تا با وجود تفاوتهایشان، به پتانسیل کامل خود دست یابند و زندگی پربارتری را تجربه کنند.
مجله سلامت و بهداشت دکتر هادی خرم نژاد