253390
گزارشها نشان میدهد که پدیده اعتیاد در ایران از یک چالش فردی فراتر رفته و به بحرانی اجتماعی با ابعاد گسترده تبدیل شده است. با وجود تلاشهای مکرر برای جمعآوری معتادان متجاهر، نرخ بالای بازگشت به مصرف، ضرورت بازنگری در سیاستها و تمرکز بر رویکردهای توانمندسازی و بازتوانی اجتماعی را برجستهتر میکند.

آمارهای رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر حاکی از آن است که حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در کشور درگیر نوعی از وابستگی به مواد مخدر هستند که از این تعداد، نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر در وضعیت مصرف آشکار یا متجاهر به سر میبرند. این ارقام نه تنها هشداردهنده است، بلکه نیاز به یک نگاه جامع و تحلیلی به ریشهها و راهکارهای مقابله با این پدیده را دوچندان میکند. اعتیاد دیگر صرفاً یک مسئله درمانی نیست، بلکه عاملی مخرب بر سلامت عمومی، نظم شهری و بنیانهای اقتصادی خانوادهها محسوب میشود.
سایه سنگین اعتیاد بر جامعه ایران؛ آمارهای نگرانکننده
آمار قریب به ۳ میلیون نفر مبتلا به اعتیاد در کشور، نشاندهنده فراگیری این معضل در تمامی سطوح جامعه است. اما آنچه این بحران را در کانون توجه قرار میدهد، وجود صدها هزار معتاد متجاهر است که حضورشان در فضاهای عمومی، ابعاد اجتماعی این پدیده را ملموستر میسازد. این افراد، نه تنها با چالشهای سلامت جسمی و روانی دست و پنجه نرم میکنند، بلکه به دلیل طردشدگی و فقدان حمایتهای لازم، به چرخههای جرم و آسیبهای اجتماعی نیز کشانده میشوند. وضعیت مصرف آشکار، علاوه بر به خطر انداختن سلامت فردی، تصویری نگرانکننده از اوضاع اجتماعی جامعه به نمایش میگذارد و به معضلاتی نظیر افزایش سرقتهای خرد، بیخانمانی و گسترش بیماریهای واگیر دامن میزند.
چالش تهران در مقابله با اعتیاد متجاهر؛ از افزایش تا ریشهها
کلانشهر تهران به عنوان پایتخت و پرجمعیتترین شهر کشور، بیشترین سهم را در میزبانی از معتادان متجاهر دارد. دادههای معاونت خدمات اجتماعی شهرداری تهران، از حضور بیش از ۲۰ هزار معتاد متجاهر در مناطق مختلف شهر خبر میدهد که عمدتاً در مناطق حاشیهای و کمبرخوردار نظیر ۱۲، ۱۳، ۱۷ و ۱۹ متمرکز شدهاند. این رقم نسبت به سال ۱۳۹۷، رشدی ۲۵ درصدی را تجربه کرده که زنگ خطری جدی محسوب میشود. کارشناسان، افزایش تعداد معتادان در تهران را رابطه مستقیمی با عوامل کلان اقتصادی و اجتماعی مانند تورم فزاینده، بیکاری گسترده، فقر و بحرانهای ساختاری خانوادهها میدانند. در واقع، این عوامل، بستری مناسب برای گسترش اعتیاد و نهایتاً تجاهر به آن فراهم آوردهاند.
چرخه معیوب بازگشت به اعتیاد: ضعف در بازتوانی اجتماعی
یکی از مهمترین نقاط ضعف در سیاستهای مقابله با اعتیاد، نرخ بالای بازگشت به مصرف پس از طرحهای جمعآوری است. بررسیهای دانشگاه علوم توانبخشی و رفاه اجتماعی نشان میدهد که ۶۵ تا ۷۰ درصد معتادان، کمتر از شش ماه پس از ترخیص از مراکز نگهداری، مجدداً به اعتیاد بازمیگردند. این آمار فاجعهبار، به وضوح نقص اساسی در بخش "بازتوانی اجتماعی" را آشکار میکند. سیستمهای فعلی، اغلب بر جمعآوری و نگهداری موقت متمرکز هستند و پس از ترخیص، معتادان بهبودیافته با خلأهای عمیق مواجه میشوند؛ از جمله فقدان شغل پایدار، نبود حمایتهای خانوادگی و اجتماعی، و دسترسی نداشتن به سرپناه مناسب. بدون یک برنامه بازتوانی جامع و پایدار که شامل مهارتآموزی، کاریابی، خدمات روانشناختی و حمایت اجتماعی باشد، چرخه اعتیاد و بازگشت به آن، همچنان ادامه خواهد یافت.
هزینههای گزاف اعتیاد؛ بار اقتصادی و اجتماعی بر دوش کشور
اعتیاد نه تنها هزینههای انسانی و اجتماعی هنگفتی را به بار میآورد، بلکه اقتصاد کشور را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، خسارت سالانه ناشی از اعتیاد به اقتصاد ایران را بیش از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده است. این رقم سرسامآور، شامل هزینههای مستقیم درمان، خسارات ناشی از آسیبهای شغلی، هزینههای ناشی از جرمهای مرتبط با مواد مخدر و بار مالی بر دستگاههای انتظامی و قضائی میشود. علاوه بر این، طبق بررسیهای سازمان بهزیستی، هر معتاد فعال در جامعه به طور میانگین سالانه بین پنج تا هشت میلیون تومان خسارت مستقیم به خانواده خود تحمیل میکند که این امر، خانوادهها را نیز در گرداب مشکلات مالی و اجتماعی غرق میکند. این هزینهها، عمق بحران اعتیاد را بیش از پیش نمایان میسازد.
تحول رویکردها در مدیریت اعتیاد: از مجازات تا توانمندسازی
در سالهای اخیر، اجماع فزایندهای میان نهادهای مسئول مانند شهرداری تهران، سازمان بهزیستی و ستاد مبارزه با مواد مخدر شکل گرفته که اعتیاد را نه یک جرم، بلکه یک بیماری اجتماعی پیچیده میدانند. این تغییر پارادایم، لازمه تحول در رویکردهای مدیریت اعتیاد است. کارشناسان معتقدند که مقابله با اعتیاد باید بر اساس توانمندسازی افراد، آموزش مهارتهای زندگی و حرفهای، و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار استوار باشد. دکتر مجتبی عبدی، جامعهشناس شهری، تأکید میکند: "جمعآوری معتادان بدون برنامه بازتوانی، تنها به جابهجایی مشکل از یک نقطه به نقطه دیگر منجر میشود. شهر به مراکز کوچک محلی برای درمان و اشتغال نیاز دارد، نه اردوگاههای بزرگ و موقت." این نگاه، گامی بلند در جهت انسانیتر شدن برخورد با معتادان و بازگرداندن آنان به آغوش جامعه است.
راهکارهای نوین و امیدبخش برای مقابله با اعتیاد
تجربههای اخیر شهرداری تهران در دو سال گذشته، افقهای تازهای را در زمینه مقابله با اعتیاد گشوده است. اجرای طرحهایی نظیر کارگاههای مهارتآموزی برای بهبودیافتگان، مراکز گذری کاهش آسیب (DIC) و پناهگاههای موقت با خدمات رواندرمانی در مناطق مختلف، نتایج امیدوارکنندهای به همراه داشته است. طبق گزارش سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، میزان بازگشت به مصرف در میان شرکتکنندگان در این طرحها به کمتر از ۳۰ درصد کاهش یافته است. این آمار نشان میدهد که رویکرد انسانی، مشارکتی و مبتنی بر بازتوانی در مدیریت اعتیاد، اثرگذاری به مراتب بیشتری نسبت به روشهای صرفاً انتظامی و جمعآوری دارد.
کارشناسان برای اثربخشی بیشتر در مبارزه با اعتیاد، راهکارهای زیر را پیشنهاد میکنند:
ایجاد مراکز کوچک محلی بازتوانی به جای کمپهای بزرگ و متمرکز.
همافزایی نهادها (شهرداری، بهزیستی، بخش خصوصی) برای اشتغال بهبودیافتگان.
آموزش خانوادهها و کارفرمایان جهت پذیرش و حمایت از افراد بهبودیافته.
بهرهگیری از سامانههای هوشمند شهری برای پایش و ارائه خدمات هدفمند.
جمعبندی
تا زمانی که رویکردها از صرف "جمعآوری" به "بازگرداندن" و "بازتوانی" تغییر نکند، بحران اعتیاد در کشور پابرجا خواهد ماند. اعتیاد دیگر تنها چهرهای در زیر پلها نیست؛ بلکه سایهای است گسترده بر پیکره اجتماعی شهر و کشور. معتادان، بخشی جداییناپذیر از جامعه هستند و حل مسئله آنان نه با حذف و طرد، بلکه با بازسازی اجتماعی، ایجاد امید و فراهم آوردن فرصتهای واقعی برای زندگی دوباره، ممکن خواهد شد.
مجله سلامت و بهداشت دکتر هادی خرم نژاد